در همين حال هفته گذشته سردار قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در جمع تعدادي از مدافعان حرم با اشاره به اهميت حضور اين نيروها در سوريه و عراق، خاطراتي نيز از شهيد مصطفي صدرزاده که روز تاسوعا در سوريه به شهادت رسيد، بيان مي کند.

متن کامل اين سخنراني به شرح زير است:

هرکسي در اين جمع حضور پيدا کند افتخاري است و دليلش هم اين است که شما يک برجستگي داريد و آن اينکه اولا براي خدا هجرت کرده‌ايد. نفس مهاجر في‌سبيل‌الله يک کار ارزشمند است که انساني اگر در اين مسير حتي در راه هم بميرد، شهيد است. هر کسي براي خدا مهاجرتي انجام بدهد، از آنجايي که اين مهاجرت براي خداست ولو اينکه در ميدان جنگ هم شهيد نشود، شهيد است.

نکته دوم اينکه شما مجاهد هستيدکه براي جهاد آمده ايد. اين يک اجر بالايي دارد و کسي نمي‌تواند آن را قيمت‌گذاري کند و اجر ويژه‌اي دارد. خداوند فرموده است: که جهاد يک دريچه خاص براي اولياي خدا است. متعدد در احاديث و روايات هم اين مضامين را داريم. آنقدر فضيلت و نتيجه مهمي دارد که اميرالمومنين (ع) در جنگ احد وقتي از جنگ با آن همه زخمي که برداشت برگشت، گريه کرد. با انکه ايشان معصوم بود اما آن چيزي که باعث خشنودي اميرالمومنين(ع) شد، مژده شهادت بود که پيامبر به ايشان دادند. لذا آخرين جمله اميرالمومنين(ع) پس از ضربه اي که بر فرق شان وارد شد «فزت و رب الکعبه»؛ يعني به خداي کعبه رستگار شدم بود. خب اين راه و  صحنه‌اي است که شما در آن قدم گذاشته‌ايد. هدف براي شما معلوم است. خيلي مهم است که انسان وقتي مي‌خواهد کاري انجام دهد و در آن کار زيباترين و برجسته‌ترين حاصل دنياي خود را مي‌خواهد بگذارد، بايد ارزش داشته باشد.

اگر ارزش نداشته باشد امکان ندارد بالاترين چيز خود را بگذارد. انسان براي چيزي که بالاتر است، بالاترين را مي‌گذارد. بنابراين از آنجايي که موضوع خيلي مهم بايد باشد، شما قبول کرده‌ايد که به اينجا بياييد و جان بازي کنيد. شما با سر، دست، پا و همه وجودتان جانبازي مي‌کنيد. چطور وقتي برخي از برادران شما مجروح شده‌اند، هنوز ترک نمي‌کنند و عشق دارند که بيايند. همين اقاي

زمان جنگ حسين بادپا هم‌رزم من بود و خيلي دوستش داشتم. الان هم وي مفقود الاثر است. وي همشهري من بود، براي اينکه بيايد اينجا خانمش را واسطه کرد و اين خيلي مهم است که زن انسان به واسطه شوهرش بيايد و التماس کند و بگويد که تو قبول کن که شوهر من به جبهه بيايد و شهيد شود. اين خيلي حرف مهمي است. نشان مي دهد که هدف خيلي با ارزش است. حسين بادپا بار اول زنش واسطه شد. بار دوم آمد. من خيلي دوستش داشتم. براي بار چهارم نمي گذاشتم بيايد مجددا خانمش را واسطه کرد و گفت تو پيش فلاني آبرو داري و برو واسطه شو تا بگذارد من بروم. در ايام فاطميه سال قبل که بعد به اينجا آمد و شهيد شد.

من آن زمان در ديرالعدس ديدم يک صداي خيلي برجسته اي، سيد ابراهيم صدرزاده خيلي صداي مردانه‌اي داشت مثل داش مشتي هاي تهراني، من او را نمي شناختم وقتي از پشت بي سيم حرف مي زد گفتم او کيست که از تهران آمده و در تيپ فاطميون جاي گرفته است. حسين گفت: سيد ابراهيم!

حاج قاسم سليماني و شهيد سيد ابراهيم

وقتي از ديرالعدس برمي‌گشتيم، از حسين سئوال کردم اين سيد ابراهيم کيه که با اين صداي بلند و مردونه صحبت مي کرد؟! سيد را نشان داد گفت: اين!

يک جوان رشيد باريک که خيلي تودل‌برو بود و آدم لذت مي‌برد که نگاهش کند، من واقعا عاشقش بودم. پرسيدم چطور به اينجا آمده است. اين جوان چون ما راه نمي‌داديم بيايد، رفت مشهد و در قالب فاطميون و به اسم افغاني ثبت‌نام کرده و به اينجا آمده بود؛ زرنگ به اين مي‌گويند. زرنگ به من و امثال من نمي‌گويند. زرنگ فردي نيست که به دنبال مال جمع کردن و گول زدن مردم است. زرنگ و باذکاوت شخصي است که فرصت‌ها را به اين شکل بدست مي‌آورد. زرنگ يعني کسي که فرصت ها را به نحو احسنت استفاده مي کند. چرا وي اين کار را کرد، چون خيلي قيمت دارد. خدا کسي را که در راهش جهاد مي‌کند، دوست دارد. فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا

اگر کسي را خدا دوست داشته باشد، محبت، عشق و عاطفه‌اش را در دل‌ها آکنده مي‌کند. امثال سيد ابراهيم در خيابان‌هاي تهران بسيارند، اما آن چيزي که سيد ابراهيم را بسيار عزيز کرد، اين مساله بود. انسان مي‌ميرد، چه بخواهد چه نخواهد شاه باشد مي‌ميرد، امپراتور باشد، مي‌ميرد. عالم باشد، مي‌ميرد. يک مرگ اجباري است و ۹۹ درصد از مردم به اين شکل مي‌ميرند و تنها يک درصد توفيق اين را دارند که مرگ اختياري را انتخاب کنند.

مرگ اجباري نيتجه اش چيست. انسان به نقطه‌اي مي‌رسد که نمي‌تواند يک مگس را از خود دور کند. حالت احتضار را ديده ايد. امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: «خدايا به من رحم کن از آن وقتي که همه اين اداها (بي‌حرکتي پس از مرگ) از من ساقط شود»، با مرگ همه عمل‌ها از ما ساقط و قطع مي‌شود.

شما آمده‌ايد در راهي قرار گرفته‌ايد و راه اختياري اي را براي خدا و دفاع از حريم ها انتخاب کرده‌ايد. دفاع فقط از حرم حضرت زينب (س) و حضرت رقيه (س) نيست؛ دفاع از حريم گسترده اي است، دفاع از حريم اسلام است و دفاع از حريم اهل‌بيت و انسانيت است. يقين بدانيد شما براي اين انتخاب شده‌ايد. چه اين را حفظ کنيد چه نکنيد.

اما برادران «جاهدوا في الله حق جهاده» در راه خدا جهاد مي‌کنيد، حقش را مي‌گيريد. حقش صفات مجاهدان را داشتن است. صفات مجاهد را اميرالمومنين (ع) در دوره غربت خود در کوفه و عراق ذکر مي‌کرد، اين صفات خيلي مهم است و شما با خيلي از آنها شباهت داريد، ايشان مي‌فرمود: «کجايند کساني که دعوت به اسلام مي‌شدند، سريعاً قبول کرده و حرکت مي‌کردند، قرآن را مي خواندند و در پي حاکم کردن قرآن بودند، مثل يک شتري که به سمت بچه خود مي رود به سمت جهاد حرکت مي کردند، مي رفتند درد همه جاهايي که اسلام نياز مي کرد و طلب مي کرد». اميرالمومنين(ع) در سخنان خود خيلي از «شتر» استفاده مي‌کردند و اين حيوان در بين حيوانات نسبت به فرزند پرعاطفه‌ترين است.

امام علي فرمودند: « نه زنده بودن‌ها خوشحالشان مي‌کند و نه از دست دادن‌ها»، چون براي خدا آمده‌ايد و هر چه او خواست درست است.

ما در عمليات بدر در زمان جنگ موفق نشديم. خيلي ناراحت بوديم و شهيد هم خيلي داده بوديم. روز بعد عمليات همه‌ ما در جزيره مجنون جمع شديم. همه ناراحت بودند و آن روز امام (ره) پيامي داده بود که اين پيام خيلي عجيب بود. اين پيام منتشر نشد اما بخشي از آن در ذهن من باقي ماند. اين براي شما خيلي مهم است. ما نبايد به پيروزي ها و شکست ها نگاه کنيم. امام (ره) فرموده بودند که «به من گزارشي دادند و ما نبايد به پيروزي‌ها و شکست‌ها نگاه کنيم، بلکه بايد به تکليف‌مان نگاه کنيم».

مقام معظم رهبري يک جمله مهمي دارد و آن اين است« که کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ يَنصُرکُم به اين معناست که اگر فهم شما در ياري کردن دين خدا يک درصد است، بايد شما ۱۰۰ درصد عمل کنيد. اگر شما آن يک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کرديد، خدا هم ۹۹ درصد را به شما پيروزي خواهد داد. اگر شما به آن يک درصد سهم خود عمل نکرديد، چه توقعي داريد که خدا حمايت کند» شما حرکت کن و خدا برکت مي دهد. شما بايد به آن چيزي که بر دوشت است در مورد جهاد عمل کني و همه راه‌ها را بروي و در حد توان خود، ظرفيت‌ها را ايجاد کني و بقيه را به عهده خدا بگذاري. جاهدوا في الله حق جهاده يک معنايش اين است که تو حقت را در موضوع جهاد حتما عمل کني، حتما همه راه ها را بروي و بقيه را بر عهده خدا بگذاري.

به همين دليل اميرالمومنين (ع) فرمود: «مجاهد حقيقي کسي است که نه از زنده بودن خود خيلي خوشحال است و نه براي از دست دادن دوستانش ناراحت است». چون براي خداست. صفات اخلاقي مجاهد خيلي مهم است. مجاهد يک ظواهري در ابعاد مختلف دارد. پايه اول اين صفات نماز است. برادر عزيز شما نبايد نافله شب را ترک کنيد و اين يک صفايي دارد. در جهادي که مي کنيد ظلم نکنيد نه بايد مظلوم باشيد که پا بر ما بمالند و نه ظالم باشيد. لذا وقتي براي جهاد حرکت مي‌کنيد بايد خيلي دقت کنيد.

مجاهد متشرع‌ترين شخص است و در اخلاق و رفتار و ظاهر و باطن تشرع دارد. اين مساله بسيار اساسي و مهم است. شما و ما بايد خودمان را وقف اسلام کنيد و بگوييد خدايا در اين عمري که به ما دادي، آن را وقف تو مي‌کنم. حضرت مريم (س) عمر خود را وقف کرد و خدا اين عظمت را به او داد. حضرت اميرالمومنين(ع) فرمودند: «تن خود را به خدا عاريه بدهيد». بگو مال خداست، آنرا غرض بده نه اينکه تدبير نکنيد، تدبير کنيد اما اين نبايد فکر غلط را به تو تلقين کند

انشاءالله خداوند با حرکات شما، با دست شما، با اراده شما نصرت خود را براي مسلمين و مستضعفين محرومي که در مناطق مختلف محاصره هستند، انتظار دارند ما و شما براي نجات شان عمل بکنيم، به ارمغان بياورد و همه ما اين افتخار را داشته باشيم که در نجات آنها، نام ما در پيشگاه خداوند ثبت شود. انشالله خداوند سلامتتان بدارد. الحمدلله فرماندهان با تدبير و خيلي خوبي داريد. من مي بينم در ميدان کار مي کنند و مثل پدر براي شما هستند. عزيزان روحاني و ديگراني که هستند همه با هم محبت رفتار کنيد. هم شما فرزندي خوب بکيند هم انها پدري خوب بکنند. فکر کنيد چطور در مقابل دشمن با حکمت و دقت و تدبير عمل کنيد.

اميدوارم هميشه شما را همينطور خندان ببينم. صحنه جنگ هميشه اين‌گونه نيست بعضي‌ها شجاع‌ترند و بعضي‌ها خائف‌تر و بايد همديگر را کمک کنند. انشاءالله خدا شما را موفق کند.

مرجع : خبرگزاري مهر